سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دارالرضوان

پدرم (ره)

به نام خدا


کـارنـامه نــور (زندگینامه امام خمینی)

 

فصل اول از ولادت تا وفات

 

 10 . حادثه مدرسه فضیه ( ادامه ی بخش چهلم )

دو روز پس از وقایع قم و حادثه فیضیه، آیت‏اللّه العظمی حکیم، از نجف به علمای قم پیامی فرستاد و از ایشان خواست که برای حفظ جان خود و رونق حوزه‏های علمیه به نجف مهاجرت کنند. این پیام که به مثابه تایید مراجع قم و حمایت از نهضت اسلامی در ایران بود، خشم شاه را برانگیخت. رئیس شهربانی قم به نمایندگی از رژیم به خانه مراجع رفت و از آنان خواست که سکوت کنند و حوزه علمیه قم را به سیاست نیالایند. یک ماه بعد، امام خمینی در سخنرانی خود (12/2/42) با اشاره به همین ماجرا فرمودند:

مردک می‏فرستد رئیس شهربانی را، رئیس این حکومت خبیث را می‏فرستد منزل آقایان ـ من راهشان ندادم. ای کاش راه داده بودم تا آن روز دهنشان را خرد کرده بودم ـ می‏فرستند منزل آقایان که اگر نفستان در فلان قضیه درآید، اعلیحضرت! فرموده‏اند اگر نفس شما درآید، می‏فرستیم منزل‏هایتان را خراب می‏کنیم، خودتان را هم می‏کشیم، نوامیستان را هتک می‏کنیم.

امام، در پاسخ به تلگراف آیت‏اللّه العظمی حکیم، تصریح می‏کنند که هجرت دستجمعی علما و خالی کردن حوزه علمیه قم به مصلحت نیست:

ما تکلیف الهی خود را ـ ان‏شأاللّه ـ ادا خواهیم کرد و به احدی الحسنیین نایل خواهیم شد: یا قطع دست خائنین از اسلام و قرآن کریم و یا جوار رحمت حق ـ جلّ و علا: "اِنّی لا اری الموت الا السعادة ولاالحیوة مع الظالمین الا برما".54

                                                     ادامه دارد ...

منبع : تبیان